قرمز سبز آبي خاکستري
[ چون خبر غارت بردن ياران معاويه را بر أنبار شنيد خود پياده به راه افتاد تا به نخيله رسيد . مردم در نخيله بدو پيوستند و گفتند اى امير مؤمنان ما كار آنان را كفايت مى‏كنيم . امام فرمود : ] شما از عهده كار خود بر نمى‏آييد چگونه كار ديگرى را برايم كفايت مى‏نماييد ؟ اگر پيش از من رعيت از ستم فرمانروايان مى‏ناليد ، امروز من از ستم رعيت خود مى‏نالم . گويى من پيروم و آنان پيشوا ، من محكومم و آنها فرمانروا . [ چون امام اين سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود كه گزيده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از ياران وى نزد او آمدند ، يكى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختيار ندارم ، اى امير مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما كجا و آنچه من مى‏خواهم كجا ؟ [نهج البلاغه]
پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
نسخه جدید | عضويت